محمد نیکان وصالحه

خاطرات محمد نیکان و صالحه جون

محمد نیکان وصالحه

خاطرات محمد نیکان و صالحه جون

چهارشنبه سوری

اولین چهارشنبه سوریت رفتیم یه دور با عمه اینا لواسانات بعد هم اومدیم رستوران وبعد هم خونه عمه شروع کردیم  به آتش روشن کردن وترقه و.. خیلی خوش گذشت اولش می ترسیدی ولی بعدش دیگه می خواستی نریم وبازی وبازیاینم عکس خونه عمه وبیرون

۱۲ماهگی

نشون به اون نشون که حدودا 20روز من شروع کردم به راه افتادن البته نه سینه خیز ونه چهار دست وپا بلکه نشسته خودم ومی کشم وراه می رم.خبر بعدی وارد12ماهگی شدم قد75 ودورسر49.5ووزن با یه عالمه لباس زمستونی10.600راستی مامانم من و11ماهگی قد ووزن نبرد بخاطر مشغله زیاد کاری