امروز دومین روزه که پسرم شروع به خوردن غذای کمکی کرده فرنی با آردبرنج
دیروز زیاد خوشش نیومد ولی امروز بهتر بود. ۱۵۶روزه شده عزیزدلم
دیگه مرخصیم داره تموم میشه و باید شروع میکردم غذای کمکی رو
عزیزم اولین غذات مبارک باشه البته بعدازشیرمادر وشیرخشک
پسر۱۵۵روزه ام با ورودش به این دیار خیر و برکت و شور و نشاط رو برای مردمش به ارمغان آورد ازگیلان تا مازندران ازدیلمان و سیاهکل و ... تا رامسر. همه زیبایی و عظمت خالق
اما برسیم به عکسها
یه کم سواری
با آجی وبابا نظاره گر دریاییم جاتون خالی
مادوتا مواظبیم .بابانترس نمی افتی..
این هم برای خودش یه مدل شنا
آجی خیلی دوست دارم که این همه مواظببیم
بابا کجارو نگاه می کنی آهای مواظب آجیم باش
خیلی خسته شدم از پس شناکردم یه کمی استراحت
روبرو کاخ شاه
شنا درجنگل
شنادر ساحل
باعمو وعمه خونه مادرجون افطاری دعوت بودیم جاتون خالی خیلی بهم خوش گذشت من کوچکترین وآخرین نوه مادرجونم کلی ماشین برام خریده بود چونکه کوچولم به نفع ارشیا وصالحه شد تا تونستن بازی کردن وآخرسرهم بین سه تایی مون تقسیم کردن
قربونت برم برای همه کارعجله داری (البته میشه گفت مامانت عجوله)امروز148روزه که باکوله باری از عشق وصفا مهمون خونه ام شده ای وبلاخره به کمک صالحه جون نشستی