محمد نیکان وصالحه

خاطرات محمد نیکان و صالحه جون

محمد نیکان وصالحه

خاطرات محمد نیکان و صالحه جون

غذای کمکی

امروز دومین روزه که پسرم شروع به خوردن غذای کمکی کرده فرنی با آردبرنج  

دیروز زیاد خوشش نیومد ولی امروز بهتر بود. ۱۵۶روزه شده عزیزدلم 

دیگه مرخصیم داره تموم میشه و باید شروع میکردم غذای کمکی رو  

عزیزم اولین غذات مبارک باشه البته بعدازشیرمادر وشیرخشک 

 

   

      

 

    

 

 

  

    

 

   

 

نظرات 4 + ارسال نظر
بابارضا دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ق.ظ

مبارک باشه عزیزم دوسست دارم بابایی

مامان ماهان پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:03 ب.ظ http://nazdar.niniweblog.com

ای جونم چقدر پسرتون نازززززززززززه خدا حفظش کنه
ممنونم که بهم سر زدین
بابات تبریکتون هم یه دنیا سپاسگزارم

مریم مامان ماهان شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:48 ب.ظ http://mahanema.blogsky.com

ای جان با اون فرنی خوردنش .
وقتی بچه ها تازه شروع به غذا خوردن می کنن خیلی دیدنی هستن

بچه ها همه کارهاشون دیدنیه فقط مابایدحواسمون وجمع کنیم وازلحظه های قشنگشون و ثبت وضبط کنیم

شایان جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:31 ق.ظ

صالی جون و نیکان جون عکساتون خیلی قشنگه .

اما صالی چرا دیگه به من زنگ نمی زنی ؟

سلام شایان جونی دوسست دارم آخه به فکر درس ومشقمم حتما زنگ می زنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد