محمد نیکان وصالحه

خاطرات محمد نیکان و صالحه جون

محمد نیکان وصالحه

خاطرات محمد نیکان و صالحه جون

خرج صالحه

چند روز پیش ازدست صالحه که واسه محمد نیکان مادری میکرد و انو بغل میکرد ناراحت شدم و به اشتباه یک اخمی به صالحه کردم که مجبور شدم برای ازدل دراوردن اخم از دل صالحه جون یک اسباب بازی 50هزارتومنی بخرم {بابارضا}

نظرات 1 + ارسال نظر
مامان ثنا چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ق.ظ

وای خوش به حال صالحه
یادم باشه به ثنا هم بگم یه کم محمدنیکان رو اذیت کنه

ای جونم ثنا خانم هم به پابوس امام رضا رفت ومشهدی شد(خاله مریم)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد